گروهک فرقان تنها با روحانیت مشکل نداشت
تاریخ انتشار: ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۶۷۸۶۱
تاریخ پژوه معاصر گفت: گروهک فرقان برخلاف آنچه که در ظاهر ابراز مینمود تنها با روحانیت مشکل نداشت. ترور شهید قرنی شاهد بر مدعا است.
به گزارش مشرق، عباس سلیمی نمین تاریخ پژوه معاصر گفت: در باب ماهیت گروهک فرقان کار تحلیلی منسجم و دقیقی تا به حال انجام ندادیم. حقیقت آن است که در ابتدای انقلاب پس از ترورهای صورت گرفته از این گروهک بسیاری از آنها اعدام شدند و سؤالات زیادی در باب این گروه مشکوک بیپاسخ ماند و فرصت مطالعه از دست رفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: گروهک فرقان برخلاف آنچه که در ظاهر ابراز مینمود تنها با روحانیت مشکل نداشت. ترور شهید قرنی شاهد بر مدعا است. قرنی تنها به جرم اینکه جبهه غرب را حفظ کرده بود و نگذاشت پادگانهای نظامی سقوط کند از سوی فرقان با بهانه سرکوب مردم مسلمان ترور شد و به شهادت رسید! پس باید فرقان را چیزی بالاتر از این ظواهر دید. سازمان مجاهدین هم شبیه به فرقان بود، اما سعی داشت برای خود یک پوسته مردمی ایجاد کند تا بتواند افراد را به سمت خود بکشاند.
سلیمی نمین تأکید کرد: امروزه خط و ربط این جریانات با جبهه سلطه برای ما روشن شده است، روابط فرقان و مجاهدین و این گروهها با دولتهای خارجی چیزی است که پژوهشگران غربی هم تأیید کردهاند. مثلا در کتاب «نبرد مخفی» به تفصیل این موضوع بیان شده که چگونه گروههای تروریستی در ایران بنا به سیاست دول متخاصم دست به شرارت میزدند. قدرت و حجم این نزدیکیهای به قدری است که میتوان ادعا کرد تعدادی از عملیاتهای منافقینِ سازمان به نام فرقان بوده است. ارتباط این دو گروه بسیار نزدیک و محکم بود، طوری که چه در زندان و چه در خارج از زندان باهم مرتبط بودند و اساساً فرقانیها را میتوان نیروهای مجاهدین به حساب آورد. ضمن اینکه نشریه فرقان مکرراً به جزوات و آثار مجاهدین ارجاع میداد و آبشخور فکری اعضای فرقان تا حد زیادی متصل به ایدئولوژی سامان مجاهدین خلق بود. همینطور رهبر فکری گروهک فرقان یعنی حبیبالله آشوری در مشهد با اعضای سازمان مجاهدین دیدار و گفتوگو داشته است.
وی گفت: به طور مثال، نباید راحت از کنار ترور شخصیتی شهید مطهری از سوی مجاهدین در قبل از انقلاب گذشت. پیش از پیروزی نهضت اسلامی، سازمان مجاهدین حملات شدیدی را علیه تئوریسینهای انقلابی انجام داد و به نوعی در صدد بدنام کردن آنها در جامعه بود. به هرحال ایدئولوژی سازمان با حقیقت جامعه نمیخواند و آنان مجبور بودند از طرفی حفظ ظاهر کنند و خودشان را به مبارزینی چون امام خمینی و آیتالله طالقانی نزدیک نشان دهند، و هم از طرفی مبنای فکری جریان حزباللهی را مخدوش سازند. سازمان دقیقاً به همین روش در سالهای اولیه انقلاب عضوگیری میکرد و الا تعداد کادر سازمان مجاهدین خلق در زمان پیروزی انقلاب شاید به ۱۵۰ نفر هم نمیرسید.
این تاریخ پژوه بیان کرد: باید تصریح کرد که انقلاب برای بسیاری از کشورهای جریان سلطه خطرناک بود و باید به نوعی جلوی آن را میگرفتند و گروههای تروریستی و نفوذی برخی احزاب چنین مأموریتی را داشتند. امروزه به طور مثال در مورد بمبگذاری حزب جمهوری به نظر میرسد در کنار مجاهدین سایر گروهها هم نقش داشتند.
منبع: الفمنبع: مشرق
کلیدواژه: اعتراضات فرانسه قیمت الف ترور گروه فرقان شهید مطهری سلیمی نمین شهید قرنی آیت الله طالقانی سازمان مجاهدین نهضت اسلامی سازمان مجاهدین خلق گروهک فرقان انقلاب خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت سازمان مجاهدین گروهک فرقان گروه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۶۷۸۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مروری بر جنایات گروهک منافقین؛ترور یک نوجوان پیش چشمان مادر
منافقین تروریست پس از حمله به منزل شهید نوری تاجر و ترور وی منزل مسکونی این شهید را پیش چشمان مادرش به آتش کشیدند. - اخبار رسانه ها -
مروری بر جنایات گروهک تروریستی منافقین؛ ترور یک نوجوان پیش چشمان مادرش و آتش زدن خانه
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، شهید سعید نوری تاجر در سال 1342 در خانوادهای مذهبی متولد شد.
در روزهای انقلاب این شهید در صحنههای مبارزه با رژیم شاه با حضور در راهپیماییها، حمل پلاکاردها و توزیع اعلامیهها مشارکتی فعال شد.
شهید نوری تاجر پس از پیروزی انقلاب علاوه بر فعالیت در سنگر مدرسه و زمینه های هنری و فرهنگی و تبلیغاتی به جهاد سازندگی پیوست و به اتفاق جمعی دیگر از جهادگران عازم روستاهای محروم کردستان شد.
وی پس از آغاز جنگ تحمیلی به همراه جمعی از جهادگران به منظور سمپاشی و ضد عفونی کردن محیط جبهه عازم مناطق عملیاتی شد.
این شهید گرچه از لحاظ جسمی در وضعیتی مناسب به سر میبرد ، اما آنچنان در اشتیاق انجام وظیفه فعال بود که عاقبت در اثر گرمای سوزان بیابان های دشت ذهاب و قصرشیرین با تنی رنجور و تب شدید به وسیله همرزمانش به تهران بازگردانیده شد.
وی پس از بهبودی و گذراندن دوره نقاهت به آرزوی شهادت به جبهه بازگشت.
شهید نوری تاجر گرچه به عنوان شاگرد ممتاز در امتحانات گزینش دانشکده تربیت معلم قبول شده بود اما جبهه را به دانشکده ترجیح داد و به عنوان عضوی از بسیج گاهی به پاسداری از حوالی بیت امام خمینی (ره) مشغول میشد.
روز شهادت
حوالی اذان مغرب در روز بیست و دوم تیر 1361، نزدیک افطار دو نفر از تروریستهای منافق به منزل آنها میروند، سعید در کنار مادرش بر سر سفره افطار در انتظار نوای اذان نشسته بود، زنگ به صدا در آمد و سعید از جا بلند شد و درب را باز کرد و در همان لحظه اول با مشاهده تروریستها به ماهیت آنها و نقشه شومی که در سر داشتند، پی برد و درب را به روی آنها بست.
در این لحظه یکی از تروریستها از فرصت استفاده کرده و پایش را جلوی درب گذاشت و چند تیر به سوی سعید شلیک کرد، سعید با تمام قوا درب را نگه داشت اما به دلیل جراحات وارده و درد و خونریزی با پیکری خون آلود بر زمین افتاد، سپس تروریستها به درون خانه هجوم آورند و پس از بازرسی منزل، خانه را به آتش کشیدند.
مادر سعید سراسیمه پیکر پاک فرزند مجروح را در آغوش کشید و سر وی را بر بالین خود گذاشت، منافقین در همین حال گلولهای به گلوی این شهید شلیک کردند و در حالی که خانه در شعلههای آتش می سوخت، از صحنه فرار کردند.
روایت روزنامه اطلاعات از این جنایت
دو موتور سوار زنگ میزنند و سعید نوری پاسدار بسیجی 19 سالهای که دیری نیست از جبهه آمده است علیرغم همه دقتهای امنیتی که همواره بدان معتقد بود و مراعات میکرد اینبار با اندکی غفلت در را کمی باز میکند.
منافقین لوله اسلحه را از شکاف در به داخل آورده و سعید را به رگبار میبندند. سعید روزه دار بود و با خون خود افطار کرد. آن سوتر مادر مقاوم او بود که همراه کودک یک ساله اش تازه بر سر سفره افطار نشسته بود و منتظر سعید بود و دیگر هیچ کس در خانه نبود. در نیمه باز، صدای شلیک نیز همچنان بلند، شیشهها شکسته، بچه یک ساله با شدت تمام فریاد زنان و پیکر خونین و رشید سعید فرو افتاده بر خاک و چه غریب و چه قهرمان و چه مظلوم. طنین اذان هنوز در فضاست و هوا رو به تاریکی است و سفره افطار همچنان گسترده و منافق تروریست اتاقها و کمدها را میچرخد که بقیه کجایند؟ غریبانهتر از این چگونه ممکن است؟ خانه را به آتش میکشند و در آخرین لحظات مغز سعید را با تیر خلاص میکوبند و میگریزند و این فاجعه پیش چشمان مادری رخ میدهد که پیکر پر خون فرزندش را در آغوش کشیده است و آنها با قساوت یک جلاد خود فروخته مسخ شده حتی همین صحنه را نیز میبینند و بازهم از سعید نمیگذرند و تیری دیگر به او شلیک میکنند.
منبع: میزان
انتهای پیام/